یک جرعه زندگی...

نامه هفتاد و پنجم

سه شنبه, ۵ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۲۹ ب.ظ

این حجم از پریشونی حق منه؟

اونقدر که ذهنم فلج بشه...

دستم فلج بشه...

پام فلج بشه...

"من" فلج بشه...

 

 

 

چرا قصه ی غم تمومی نداره

ته قصه درده شب قصه سرده...

  • بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی