یک جرعه زندگی...

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

اگر شیدایی یعنی 24 ساعته به موضوعی فکر کنی...

با فکرش بخوابی، با فکرش بیدار بشی...

کل شب خوابش رو ببینی...

هر لحظه و هر لحظه و هرلحظه در هر موقعیتی تو یادت باشه...

مدام تمام برخوردها رو تو ذهنت مرور کنی و گاهی لبخند بزنی و گاهی اشک بریزی...

و از شدت دلتنگی احساس کنی تمام قفسه سینت تو فشاره...

اگر شیدایی یعنی این ها...

من تو 26 سالگی یک شیدایی عمیق رو تجربه کردم!

همین...

  • بی نام

بد ماجرا می دونی کجاست؟

اونجا که لیست دوستاتو باز میکنی دونه دونه از بالا میای پایین و به ته لیست می رسی میبینی به هیچ کدومشون نمیتونی دردتو بگی...

به مامانت نمیتونی بگی...

به خواهرت نمیتونی بگی...

به دوستای صمیمیت نمیتونی بگی...

حتی به تراپیستت نمیتونی بگی...

پس من این درد لامصبو به کی بگم...

دلم ترکید ازبس تنهایی غصه خوردم...

  • بی نام

میدونی در واقع بعضی اوقات آدم تو زندگی اشتباهاتی میکنه که قابل جبران نیستند. گاهی حتی تاوانی که میده خیلی خیلی غیرمنصفانه و بزرگتر از خود اشتباه هستن.

کاری میشه کرد؟

نه!!

واقعا نه!!!

هی هم میای با خودت مهربون باشی و خودتو بابتش ببخشی ولی مگه میشه وقتی هنوز داری تاوان میدی!!

هی میشینی دو دوتا چهارتا میکنی که بابا واقعا اشتباه من در حد این حجم از تاوان نبود ولی در واقع فایده نداره1 بعد باز میفتی رو دور سرزنش خودت!!

کاش دهنتو می بستی!!

کاش اون روز لعنتی دهنتو باز نمیکردی و بیش از حد احساس صمیمیت نمیکردی که الان به این روز بیفتی!!

کاش...

کاش...

کاش...

نزدیک یک ماه میشه که این مکالمات روزی صدبار تو ذهنم تکرار میشه!!

روزی صدبار مرور میکنم که تو اون روز کذایی چی گفتم که تا این حد باعث دلخوری شده...

روزی صدبار دلم میخواد برگردم به یک ماه و نیم دو ماه پیش...

کم این روزها درگیری دارم و فشار روم هست این هم شده مزید بر علت!!!

اصلا در مقابل این بقیه ی مشکلاتم شوخیه از نظرم...

کاش درست بشه همه چی!!!

  • بی نام