یک جرعه زندگی...

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

اما تو کوه درد باش طاقت بیار و مرد باش...


  • بی نام

خسته بودم

شب به خاطر عوض شدن جام خوب نخوابیده بودم

آلودگی هوا چشمام و تنفسمو ترکونده بود

مدرسه ها تعطیل بود ولی ما باید میرفتیم برای جلسه

چشمامو به زور باز کردم

حاضر شدم

رفتم مدرسه

دیدمشون

حالم خوب شد

تاری چشمام و تنگی نفسم برطرف شد

بی خوابی شب و سردرد هم یادم رفت

بهترین همکارهای دنیا رو دارم

مدرسه حتی بدون دانش آموز هم حالمو بهتر میکنه

شکرت خدایا...





پ.ن: تجربه بارها بارها بهم ثابت کرده وقتی وارد محیط جدیدی میشم وبا ادم های تازه تقابل پیدا میکنم اونی که اول از همه به دلم نمیشینه و ازش خوشم نمیاد در اینده ی خیلی خیلی نزدیک بهترین دوست و عزیز دلم میشه!

شکر به خاطر بودنت دخترک شیرین


  • بی نام