یک جرعه زندگی...

نامه ی چهلم

جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۳۳ ق.ظ

خدای من 

خدای مهربون من

من زندگیمو سپردم دست خودت

تو به من چشوندی

تو به من لذت عاشقت بودنو چشوندی

تو به من لذت نوکریه حسینتو چشوندی

حالا مگه میشه رهام کنی

مگه میشه ایندمو با کسی رقم بزنی‌ که تو این مسیر نباشه

اگه نمیخواستی من تو این مسیر باشم مطمینم نشونم نمیدادیش

من مطمینم که هوامو داری

همونطوری که شب قدر تو قرانی که باز کردم باهام حرف زدی

من رو عهد و پیمانی  که بستم هستم

منتظرم که جوابمو بدی منتظرم دستمو بذاری تو دست کسی که باهم این مسیرو بریم

من به وعدت ایمان دارم و به اعتماد حرف تو مقاومت میکنم

بی جوابم نذار

نصیبم کن اون کسی رو که میخوام

نصیبم کن که خودم و خانوادم نوکر حسینت باشیم

نصیبم کن کسی رو که لایق شهادته

من به اون روز دلخوشم

دلمو‌قرص کن 

بهم یه نشونه بده که محکم تر واستم رو حرفم

که زندگیمو ندم دست کسی که به ایمانش شک دارم

کمکم کن

هوامو داشته باش

زندگیمو بخر

مال مال خودت



  • بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی